{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
وضعیت توالت ما طوری شده که انگار اب قطب شمالُ مستقیم لوله کشی کردن به شیر اب سرد ما ! طوری که فکر میکنم الانِ که یخ بزنه:D
دیروز تو توالت تیرک ریختم نتونستم چند ثانیه بیشتر اون تو بمونم داشتم خفه میشدم فکر کنم به خاطر رایحه خوشبو که نوشته بود! زیادی خوشبو شده بود سیستم تنفسيم تعجب کرد
رفتم خرید میخواستم به فروشنده بگم یه کیف مخمل خردلی دارین ،گفتم: یه کیف خرمل خمدلی دارین؟؟؟ من:-! فروشنده@_@ مخمل:-[ خرمل囧 خردلیT_T خمدلی:
اين سريال كره اي جديده هست (افسانه خورشيد وماه)منو ياد اون شعر كه ميگه ، ، امشب شبه مهتابه حبيبم رو ميخوام حبيبم اگر خوابه طبيبم رو ميخوام ، ميندازه
عاقا ما تو کلاسمون دستگیرش دراومده اونوقت با قاشق در و باز و بسته میکنیم میفهمی با قاشق نسل سوخته به ما میگن
تو هر جایه دنیا بری اپراتورهایه موبایل روز به روز خدمات جدیدی عرضه میکنند و کیفیت خدمات گذشته شونو ارتقا میدن اونوقت اپراتورهایه ایران هرروز تو گول زدن مردم پیشرفت میکنن دیدم که میگم
شعری که میخوندن: داشت عباس قلی خان پسری پسر بی ادب ، بی هنری . چیزی که من میشنوم: داشت عباس قلی خان پسری پسر بی ادب و بی پدری!!! مدیونی فکر کنی همین دیروز فهمیدم
ســــری اول که رفـــته بودم آزمایش ادرار بـــدم هنو فرق ادرار و مدفـــوع رو نمیدونستـــــــم! . . . هیچی دیگـــه گلاب به روتون کاسه ی آزمایشو قهوه ای کردم اومـــدم بیرون
امسال عيد با احسان عليخانى،استاد مديرى !!!!!! منو اين همه خوشبختى محاله محاله! تو رو خواستن مثه خوابو خياله!خياله!خياله!
دیروز یه دختره تو خیابون ازم پرسید آقا میخوام برم خیابون شریعتی منم بهش گفتم؛ اشکال نداره برو فقط زود برگرد! ی فوشی داد هنوز تو گوگل دنبال معنیشم!
کاملا وقعی! داشتم میرفتم خونه همسایمون که پسرشون مرده :( رو آگهی زده بودن جوان نا کام یکی با خودکار اکلیلی بنفش زیرش نوشته بود:نا کام نبود من ازش حامله ام :| ینی اینقدر خندیدم از هوش رفتم
عاقا ما بچه که بودیم تازه دستگاه سی دی در اومده بود فقط هم یه سی دی mp3 داشتیم میزاشتیم با داداشمون هم میشستیم نگاه می کردیم چه حالی هم میکردیم تازه همه آهنگهارو هم حفظ بودیم یادش بخیر..........
رفتیم کفش بخریم یه زنه هم اون تو بود یه کفش قهوه ای هم دستش بود رو به آقای فوشنده گفت : اگه از همین کفش همین رنگ سرمه ای شو آوردی بهم خبر بده من و خانواده o_o کفش+_+
رفتیم ترشک و الو بخریم خاله ام یهو برگشت گفت اقا این جالو انگلی ها چنده؟؟؟ . . . . . . منو میگیییییی؟؟ فرار کردم اصن
یادم میاد یه بار یکی از دوستام تو مدرسه لواشک آورده بود ... هعــــی روحش شاد ویادش گرامی باد ^ـ^ دختر خوبی بود ولی حیف که مارو خوب نمیشناخت :D
من نام کاربریمو توی سایت 4جوک عوض کردم گذاشتم"عششششقم" وقتی وارد سایت میشم مینویسه «سلام عششششقم،به بخش کاربری خوش آمدی!» لامصب تمام کمبود محبت هامو پر کرده! فک کنم عاشقش شدم!
وضعیت توالت ما طوری شده که انگار اب قطب شمالُ مستقیم لوله کشی کردن به شیر اب سرد ما ! طوری که فکر میکنم الانِ که یخ بزنه:D
دیروز تو توالت تیرک ریختم نتونستم چند ثانیه بیشتر اون تو بمونم داشتم خفه میشدم فکر کنم به خاطر رایحه خوشبو که نوشته بود! زیادی خوشبو شده بود سیستم تنفسيم تعجب کرد
رفتم خرید میخواستم به فروشنده بگم یه کیف مخمل خردلی دارین ،گفتم: یه کیف خرمل خمدلی دارین؟؟؟ من:-! فروشنده@_@ مخمل:-[ خرمل囧 خردلیT_T خمدلی:
اين سريال كره اي جديده هست (افسانه خورشيد وماه)منو ياد اون شعر كه ميگه ، ، امشب شبه مهتابه حبيبم رو ميخوام حبيبم اگر خوابه طبيبم رو ميخوام ، ميندازه
عاقا ما تو کلاسمون دستگیرش دراومده اونوقت با قاشق در و باز و بسته میکنیم میفهمی با قاشق نسل سوخته به ما میگن
تو هر جایه دنیا بری اپراتورهایه موبایل روز به روز خدمات جدیدی عرضه میکنند و کیفیت خدمات گذشته شونو ارتقا میدن اونوقت اپراتورهایه ایران هرروز تو گول زدن مردم پیشرفت میکنن دیدم که میگم
شعری که میخوندن: داشت عباس قلی خان پسری پسر بی ادب ، بی هنری . چیزی که من میشنوم: داشت عباس قلی خان پسری پسر بی ادب و بی پدری!!! مدیونی فکر کنی همین دیروز فهمیدم
ســــری اول که رفـــته بودم آزمایش ادرار بـــدم هنو فرق ادرار و مدفـــوع رو نمیدونستـــــــم! . . . هیچی دیگـــه گلاب به روتون کاسه ی آزمایشو قهوه ای کردم اومـــدم بیرون
امسال عيد با احسان عليخانى،استاد مديرى !!!!!! منو اين همه خوشبختى محاله محاله! تو رو خواستن مثه خوابو خياله!خياله!خياله!
دیروز یه دختره تو خیابون ازم پرسید آقا میخوام برم خیابون شریعتی منم بهش گفتم؛ اشکال نداره برو فقط زود برگرد! ی فوشی داد هنوز تو گوگل دنبال معنیشم!
کاملا وقعی! داشتم میرفتم خونه همسایمون که پسرشون مرده :( رو آگهی زده بودن جوان نا کام یکی با خودکار اکلیلی بنفش زیرش نوشته بود:نا کام نبود من ازش حامله ام :| ینی اینقدر خندیدم از هوش رفتم
عاقا ما بچه که بودیم تازه دستگاه سی دی در اومده بود فقط هم یه سی دی mp3 داشتیم میزاشتیم با داداشمون هم میشستیم نگاه می کردیم چه حالی هم میکردیم تازه همه آهنگهارو هم حفظ بودیم یادش بخیر..........
رفتیم کفش بخریم یه زنه هم اون تو بود یه کفش قهوه ای هم دستش بود رو به آقای فوشنده گفت : اگه از همین کفش همین رنگ سرمه ای شو آوردی بهم خبر بده من و خانواده o_o کفش+_+
رفتیم ترشک و الو بخریم خاله ام یهو برگشت گفت اقا این جالو انگلی ها چنده؟؟؟ . . . . . . منو میگیییییی؟؟ فرار کردم اصن
یادم میاد یه بار یکی از دوستام تو مدرسه لواشک آورده بود ... هعــــی روحش شاد ویادش گرامی باد ^ـ^ دختر خوبی بود ولی حیف که مارو خوب نمیشناخت :D
من نام کاربریمو توی سایت 4جوک عوض کردم گذاشتم"عششششقم" وقتی وارد سایت میشم مینویسه «سلام عششششقم،به بخش کاربری خوش آمدی!» لامصب تمام کمبود محبت هامو پر کرده! فک کنم عاشقش شدم!
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}